بازگشت به فرمت معمولی



جلسه سي و هشتم يازدهم مهرماه 1358 هجري شمسي



این مطلب، برگرفته از سایت شورای نگهبان می باشد. تمام حقوق این مطلب از آن سایت شورای نگهبان می باشد. سایت حقوق صرفا جهت سهولت کار پژوهشگران از جهت امکان جستجو در محتوای سایت، در دسترس قرار دادن نسخه قابل چاپ هر نوشته، امکان ارسال هر مطلب به ایمیل و نیز امکان اظهارنظر بازدید کنندگان سایت، این مطلب را بازانتشار می دهد.



جلسه ساعت پانزده روز يازدهم مهرماه 1358 هجري شمسي برابر با يازدهم ذيقعده 1399 هجري قمري به رياست آقاي دكتر سيدمحمد حسيني بهشتي (نايب رئيس) تشكيل شد.)
فهرست مطالب
1ـ اعلام رسميت جلسه و بيانات آقاي دكتر بهشتي بمناسبت ميلاد حضرت رضا(ع) و سالروز هجرت امام و نطق قبل از دستور آقاي سبحاني
2ـ طرح اصل 4/76
3ـ ادامة بحث پيرامون اصل 3/76
4ـ نطق بعد از دستور آقا حجتي كرماني دربارة مطالب منتشر شده در يكي از جرايد راجع به مجلس خبرگان
5ـ پايان جلسه دبيرخانه مجلس بررسي نهائي قانون اساسي [--------------------------------------------------------------------------------------]
1ـ اعلام رسميت جلسه و بيانات آقاي دكتر بهشتي بمناسبت ميلاد حضرت رضا(ع) و سالروز هجرت امام و نطق قبل ازدستور آقاي سبحاني نايب رئيس (بهشتي) ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
، جلسه رسمي است فرخنده ميلاد حضرت ثامن الائمه علي بن موسي الرضا سلام الله عليه را به همه دوستان و ملت ايران تبريك ميگويم و همچنين از اينكه ديروز توفيق داشتم به نمايندگي از طرف دوستان در جلسه بزرگداشت سالروز هجرت امام شركت كنم و سخني بگويم خوشوقت هستم كه بار ديگر در اين جمع از بزرگداشت و گراميداشت اين روز سازنده تاريخي براي ملتمان و جهت دهنده به انقلاب بزرگ اسلاميمان ياد ميكنيم.
اميدوارم با توفيق خداوند بتوانيم وظيفهاي را كه براي تهيه قانون اساسي جمهوري اسلامي بر عهده گرفتيم آن طور كه شايسته انقلاب عظيم در رابطه با ولايت ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين هست و ميتواند تجلي بخش اسلام سازنده حقيقي باشد برآئيم.
نطق قبل از دستور شروع ميشود نوبت آقاي موسوي جزايري است كه تشريف ندارند آقاي خالاتيان نوبت شما است بفرمائيد (خالاتيان ـ وقت بنده را به بعد موكول بفرمائيد.)
آقاي سبحاني بفرمائيد.
سبحاني ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
الحمدلله رب العالمين يا داود انا جعلناك خليفة في الارض فاحكم بين الناس بالحق لتحكم بين الناس بالحق.
موضوعي كه الان به خاطرم ميرسد و قبلا نيز به فكرم بود، به عرض دوستان و برادران و جميع آن كساني كه عرايض من به گوش آنان ميرسد مسأله بگو مگوئي و انتقادي يا اشكالي است درباره مجلس خبرگان.
اين روزها در روزنامه و مجلات گاه و بيگاه اشكالاتي هست، انتقاداتي هست البته آنها در انتقادات آزادند زيرا انتقاد مقدمه تكامل است.
در روايتي است از امام صادِعليهالسلام كه فعلا متن عبارت به خاطرم نيست اما خلاصهاش اين است كه شك، مقدمه يقين است، تا انسان شك نكند به يقين واقعي نميرسد خود شك سبب ميشود كه كنجكاوي كند و يقين واقعي را به دست بياورد باز در روايتي ديگر از امام صادِ(ع) داريم كه فرمودند: «خيراخواني(يا) احب اخواني من اهدي الي عيوبي» گراميترين، محبوبترين برادران ديني كسي است كه اشكالات برادر ديني را به عنوان هديه برساند يعني هديه نسبت به برادر ديني اين است كه اشكال او را به خود او بگوئي بنابراين، اين انتقادات و اشكالات از نظر منطق اسلام بسيار خوب است، خصوصا اگر انتقادها دور از غرض و اشكال باشد مسلما ما نه معصوم هستيم و نه ادعاي عصمت داريم و نه خود را عقل كل ميدانيم.
كار ما كار بشري است كار دسته جمعي است و مسلما كار بشري بدون نقص نخواهد بود.
آن كاري كه بينقص است كار خدا و كار معصوم است ولي در عين حال با اين كه از هر انتقاد سازنده استقبال ميكنيم و آن را مايه تكامل ميدانيم چند نكته است كه اينجا يادآوري ميكنم.
در ميان اشكالاتي كه گاه و بيگاه وجود دارد و من خودم ديدهام بعضيها اشكال ميكنند و تذكر ميدهند كه آقاياني كه در ملجس خبرگان هستند تنها فكر خود را و معلومات خود را ملاك جعل قانون ميدانندو از انديشهها و افكار ديگران بهره نميگيرند و قانون اساسي كه محصول فكر يك عده معين باشد نميتواند به جميع نيازمنديهاي كشور و احتياجات اجتماع برسد.
اين مطلب از نظر كلي واقعا خوب است زيرا واقعاً اگر يك جمعيت بخواهد در فكر محدود خود براي كشور از نظر جوانب گوناگون، قانوني جعل كند نميتواند يك قانون جوابگو باشد اما از نظر صغري و مصداِ و مورد شهد الله خلاف واقع از آن روزي كه ما اينجا آمدهايم و همه دوستان هم بر اين عمل شاهدند و عمل ما هم بهترين گواه است ما تنها پيشنهادهائي كه از طرف حقوقدانان نويسندگان طبقات مختلف، دانشگاهي و غيره شده است تمام اين پيشنهادها را در هفت گروه مطرح كرده و هر گروه نسبت به مبحث خود بررسي كرده، دقت كرده و هر پيشنهادي را كه مفيد و موافق با شروع و صالح براي اجتماع دانسته است از بررسي آنها و وارد كردن آنها در قانون اساسي خودداري نكرده است نه تنها اين پيشنهادها كه در حدود چهار هزار ميشود مورد بررسي قرار گرفته است حتي، قانونهاي اساسي، پيشنويسهائي كه مجزا نوشتهاند حتي پيشنويس آن گروهي كه اين انتقاد را كرده است، تمام موارد را ما مد نظر گرفتهايم كه اگر نكتهاي باشد از آن نكته و از آن تذكر استفاده كنيم.
بنابراين، اين قانون اساسي كه نوشته ميشود محصول فكر اين جمعيت نيست، اين جمعيت در حقيقت به پشتيباني آن افكار، پيشنهادهائي كه داده شده است همه آنها را كاملا پخته و به صورت يك غذاي سالم و زيبا عرضه كرده است بنابراين كساني كه در طرز كار ما وارد باشند و يا نباشند از نزديك ببينند تصديق خواهند كرد كه چقدر ما مشتاِ پيشنهاد، ارائه طريق و تذكرات هستيم و هر پيشنهادي كه به اينجا ميآيد در مد نظر هست.
نكته ديگري كه باز ميخواستم عرض كنم مربوط به مساله ولايت فقيه است كه در يكي از روزنامههائي كه عصر منتشر ميشود يك نامهاي را منتشر كرده بود بايد عرض كنم در مساله ولايت فقيه و اين كه فقيه ميتواند متصدي يك حكومتي باشد هيچ فقيهي در اين مسأله اختلافي ندارد اگر اختلاف نظري هم در بين باشد از نظر مراتب و درجات است تمام فقهاي شيعه در اين مسأله اتفاِ دارند كه فقيه ميتواند اين مناصب و مراتب را متصدي باشد حالا يكي در درجه اول تكليف فقيه ميداند كه فقيه يكي از وظايف اوليهاش تأسيس حكومت و اداره حكومت است يكي هم اگر درجه اول تلقي نكند به صورت واجب كفائي تلقي ميكند كه اگر واقعاً جمعيتي صالح حكومتي را تأسيس كردند، از عهده فقيه ساقط است و اما اگر اقدام نكردند برفقيه لازم است به عنوان يك امور حسبي اين كار را تثبيت كند بنابراين، اين كه ميگويند اين مسأله از نظر مراجع مورد اختلاف است، اختلاف در نتيجه نيست و همه اينها اتفاِ نظر دارند و قطعاً فقيه هم صلاحيت اين كار را دارد و فرد صالحتر از فقيه در اين مساله نيست.
حالا گاهي در نظر گروهي به صورت واجب اولي تلقي ميشود و گاه از نظر بعضي به صورت واجب كفائي.
در هر حال تصدي فقيه نسبت به اين مناصب از نظر صحت جاي بحث و اشكال نيست اين نكته درباره مندرجات روزنامه بود و اما نكته سوم راجع به طول كشيدن جلسه و تمديد وقت است مسلما همه ما احساس ميكنيم كه قانون اساسي زير بناي كارهاي آينده مملكت است و كاري است لازم و اساسي و كارهاي ديگر به اين كار بستگي دارد كه هر چه زودتر به صورت يك واجب بايد اين كار را تنظيم بكنيم ودر اختيار بگذاريم ما به اين توجه داريم.
اما از طرف ديگر بايداتفاِ را در نظر گرفت همه شخصيتهاي علمي كه در اينجا نشستهاند چه در مركز و چه در خارج از مركز اينها متصدي يك رشته وظايف و تكاليف عظيمي هستند كه با بودنشان در اين مجلس آن تكاليف عقب مانده كمتر پيشرفت كرده بنابراين اينها از خدا ميخواهند كه هر چه زودتر اين وظيفه را انجام بدهند و اين بار را به سر حد منزل برسانند و در اختيار دولت و ملت بگذارند اما چه كنند وظيفه ديني و وظيفه انساني ايجاب ميكند تا اتفاقي در اين قانون نباشد، از هر نظر و از همه جوانب مدنظر نباشد منتشر نكنند.
پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «رحم الله امراء عمل واتقن» يا «فاتقن» هنگامي كه سعدمعاذ را دفن كردند در كنار قبر او اين جمله را فرمود: «رحم الله امراء عمل فاتقن او عمل واتقن» بنابراين اتقان هم براي ما مطرح است زيرا هم وظيفه انساني است و هم وظيفه اسلامي و وظيفه الهي است اين تمديدها براي اين است كه قانون از همه جهت در مدنظر باشد و مسئوليتي را كه بر عهده داريم به تمام معني اين مسئوليت را انجام دهيم والا اگر قانون كامل نباشد مسلماً آينده مملكت هم تكامل خود را طي نخواهد كرد و ما هم مانند ديگران به اهميت و سرعت قانون توجه داريم اما در كنار اين اهميت و سرعت مسأله ديگري هم هست به نام اتقان و تطابق با موازين شرع، همين دو اصلي كه امروز در دستور جلسه هست ملاحظه خواهيد فرمود كه روي اين دو اصل ديروز بحث شد و در كميسيونهاي مشترك بررسي شد امروز صبح هم تقريبا چهار ساعت درباره همين دو اصلي كه در دستور جلسه بحث شده است و بعد از بحثهاي فراوان، نوشتههاي فراوان پيشنهادهاي گوناگون علاوه بر آن بحثهائي كه در گروه هفت نفري شده است و علاوه بر بحثها و بررسيهائي كه در گروههاي قبلي شده است، الان به صورت دو قانون و دو اصل در آمده است و در حقيقت «يري الناس دهنا ـ في القوارير صافيا و لم يدرمايجري علي راس سمسمي» ما يك نفتي را زلال در چراغ ميبينيم اما نميدانيم استخراج نفت به صورت گل تا به صورت اشك چشم در آيد چه مراحلي را طي ميكند، اين قانون از نظر نوع افراد چهار خط يا پنج خط است اما بايد بدانند كه درباره همين دو اصل چه افكار و چه برنامهها و چه پيشنهادهائي طي شده است.
والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته.
نايب رئيس (بهشتي) ـ وارد دستور جلسه ميشويم برادرمان آقاي حجتي كرماني براي توضيح پيرامون مطلبي كه از قول ايشان نقل شده است وقت خواستهاند كه اگر بخواهيم صبر كنيم تا نوبت ايشان برسد وقتش ميگذرد و بعد از پايان رسيدگي به اين دو اصل ميتوانيم از بيانات ايشان استفاده بكنيم و حالا صورت غايبين را ميخوانم: آقاي حائري كه كسالت دارند، آقاي مهندس سحابي و خود من به طوري كه عرض كردم قرار بود در جلسه بزرگداشت ديروز شركت كنيم و با اجازه قبلي رفتم و آقاي طاهري اصفهاني كه مريض بودند و قبلا اطلاع دادند و آقاي نوربخش و آقاي هاشمي نژاد.
دوستاني كه تاخير داشتند آقايان: مراغهاي دوازده دقيقه، كريمي و موسوي اصفهاني دوازده دقيقه، انواري بيست و چهار دقيقه و باهنر و بنيصدر و دكتر شيباني چهل و هشت و پنجاه و چهار دقيقه، البته اين سه نفر آقايان كار ديگري در جلسهاي ديگر داشتند و آنجا شركت كردند، حسيني هاشمي بيست دقيقه، حيدري بيست و چهار دقيقه، طاهري خرمآبادي چهارده دقيقه، خادمي سي و نه دقيقه، خالاتيان بيست و سه دقيقه، دكتر غفوري چهارده دقيقه، فارسي پانزده دقيقه، رحماني نوزده دقيقه، رشيديان نوزده دقيقه، طاهري گرگاني شانزده دقيقه، فوزي شانزده دقيقه، صدوقي بيست و شش دقيقه، قرشي شانزده دقيقه، طباطبائي هفده دقيقه، عرب شانزده دقيقه، موسوي جزايري بيست و چهار دقيقه، بشارت يازده دقيقه، خانم گرجي بيست و پنج دقيقه و آقاي دكتر روحاني هم ساعت سه و چهل دقيقه جلسه را ترك كردند و امروز هم نيستند.

2ـ طرح اصل 4/76 نايب رئيس (بهشتي) ـ اصل 76 مكملي دارد كه بعداً بايد به صورت يك اصل در شماره رديفها در بيايد دو تا مكمل دارد.
اصل 4/7
6ـ انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظايف اصلي ممكن نيست، تشخيص انحراف و ترتيب انحلال شوراها و طرز تشكيل مجدد آنها را قانون شوراها معين ميكند.
مكارم شيرازي ـ تشخيص مرجع ميخواهد، چه كسي تشخيص ميدهد؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ مرجع تشخيص انحراف و ترتيب انحلال شوراها و طرز تشكيل مجدد آنها را قانون شوراها معين ميكند.
تهراني ـ در اين باره صحبت شده و كسي اشكالي ندارد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اجازه بدهيد بپرسيم چند نفر اسم نوشتهاند.
آقاي دكتر آيت شما مخالفيد يا موافق؟ (دكتر آيت ـ بنده مخالف هستم).
آقاي پرورش سؤالي داريد؟ پرورش ـ خواستم كه مرجع تشخيص را توضيح دهيد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي كريمي بفرمائيد.
كريمي ـ عرض كنم راجع به مرجع تشخيص كه در عبارت بالا ذكر شده كه «تشخيص انحراف و ترتيب انحلال شوراها و طرز تشكيل مجدد...
» ميخواستم عرض كنم كه ترتيب انحلال را مرجع معين نميكند، قانون معين ميكند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ ما ميگوئيم چند چيز را قانون تعيين ميكند يكي مرجع تشخيص انحراف، يكي ترتيب انحلال و يكي هم طرز تشكيل، اين سه چيز را قانون معين ميكند نميگوئيم ترتيب انحلال را هم مرجع معين ميكند اين «ترتيب» عطف به تشخيص نيست عطف به مرجع تشخيص انحراف است.
ترتيب انحلال شوراها و طرز تشكيل مجدد آنها را قانون شوراها معين ميكند اگر عطف به تشخيص بود سؤال حضرتعالي وارد بود.
آقاي كياوش شما موافقيد يا اين كه سوالي داريد؟ كياوش ـ فكر نميكنيد كه تا تشكيل مجدد آنها اگر به جايش يك شوراي جانشين باشد بهتر باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آخر آن هم شورا است ديگر نميشود گفت كه شورائي است كه جانشين بخواهد مثل يك شورائي است كه مدتش تمام بشود شوراي بعدي را كه تشخيص نميگوئيم خودش شروع ميكند و تا اتمام مدت كارش را انجام ميدهد.
آقاي كياوش بفرمائيد.
كياوش ـ سوال بنده اين است كه وظايف اصلي اين شوراها را در قانون جديد خواهيد گفت؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ وظايف اصلي شوراها در اصل پيش گفته شده و در اصول قبل تعيين شده است يعني يك مقدارش گفته شده است و بعد هم گفتهاند بقيه را قانون معين ميكند.
حجتي كرماني ـ خوب است كه اين وظايف اصلي را روشن بفرمائيد كه اين قانون شوراها وظايفشان معين باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين كه در اصول قبل آمده است.
حجتي كرماني ـ چون كه اگر اين را كامل نكنيد به اشكال بر ميخوريم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ عرض كردم اينها در اصول قبل آمده يك مقدارش تعيين شده و بقيه را هم گفتهاند قانون معين ميكند.
حجتي كرماني ـ زيرا وظايف اصلي خيلي روشن نيست، يعني چه؟ مثلا اگر يك شورائي انحراف اخلاقي داشت و همه، اشخاص فاسد الاخلاقي بودند و وظايفشان را هم خوب انجام دادند منتها مصلحت مسلمين نباشد كه اينها اعضاء شورا باشند و با وجودي كه از وظايف اصليشان هم ممكن است منحرف نشده باشند و باز صلاح مردم نيست، اينجا چه كار بايد كرد؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ ممكن است اينها اشخاصي باشند كه هم در طول نمايندگيشان به وظايفشان عمل كنند و هم انحراف مضري نداشته باشند.
حجتي كرماني ـ انحراف شخصي را عرض كردم زيرا ممكن است واقعاً اشخاص صالحي باشند ولي همانطور كه عرض كردم به صلاح مسلمين نباشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ همه كه اين طور نيستند ممكن است اين فرض شما يك فرض خيلي ضعيفي باشد اگر بخواهيم تمام اعضاء را طوري در نظر بگيريم كه از همه حيث شايسته باشند و وظايفشان را هم بخواهند خوب انجام بدهند اين يك قدري دشوار است.
آقاي رشيديان.
رشيديان ـ من سوالي دارم، اين سوال را در بدو شروع اين اصول در گروه مشترك كردم ولي جوابي داده نشد و آن اين است كه انتخابات اين شوراها زير نظر چه سازماني خواهد بود؟ اگر بگوئيم زير نظر وزارت كشور است كه ممكن است اعمال نفوذهائي بشود يا اشخاصي باشند كه از نظر دولت مطرود باشند و باز هم ممكن است اعمال نفوذ بشود، اگر بگوئيم كه زير نظر شوراي نگهبان است يا مقامي ديگر مثل مجلس شوراي ملي است كه آن هم بايد اينجا معلوم بشود چون در آنجا معلوم نشده است كه زير نظر چه مقامات صلاحيتدار و مرجعي انتخابات صورت ميگيرد در اينجا هم خود بخود مبهم است كه نتوانستهاند آن مرجعي را كه منحل كننده است نام ببرند اين بايد روشن بشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ حقيقت اينست كه دستگاه اجرائي كه خود بخود دولت است اما درباره نظارت اگر نظرتان باشد پريروز درباره شوراي نگهبان در امر نظارت بحث شد و قرار شد كه اين قسمت تكميل بشود.
به هر حال اين مسألهاي كه براي تمام انتخاباتها، از انتخاب شوراي روستا گرفته تا رئيس جمهور يك فكر اساسي بكنيم و فعلا به آن خصوصيتي نميدهيم تا يك جا برايش فكر بكنيم.
آقاي رشيديان.
رشيديان ـ در اصل 51 هم راجع به اين قسمت بحث شد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ خير، چون اگر كار شوراي نگهبان را نتوانستيم صد در صد تمام بكنيم فكري ميكنيم كه ببينيم چگونه تعميمش بدهيم و اگر فعلا به آن خصوصيتي ندهيم و معطل نشويم بهتر است، آقاي قائمي جنابعالي سؤالي داريد؟ دكتر قائمي ـ بلي سؤال بنده اين است كه موضع اين اصل در برابر قانون شوراها كه اخيراً توسط شوراي انقلاب به تصويب رسيده و آنچه راكه ما اينجا وعده دادهايم كه طرز تشكيل شوراها را قانون شوراها معين خواهد كرد چيست؟ يعني نسبت به اين قانوني كه بعداً تصويب ميشود چه وضعي خواهد داشت؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ كليه مصوبات شوراي انقلاب به قوت قانوني خودش باقي ميماند تا وقتي كه مجلس شوراي ملي آينده خلاف آنها را تصويب كند ومجلس شوراي ملي آينده بايد آن لوايح را رسيدگي بكند و روي آنها نظر بدهد.
(دكتر قائمي ـ يعني ميتواند لغو بكند؟) بلي، مصوبات شوراي انقلاب در حد مصوبات مجلس شوراي ملي اعتبار دارد نه بيشتر.
آقاي رحماني بفرمائيد.
رحماني ـ راجع به انحصار علت انحلال در انحراف است البته امكان دارد عللي ديگر ايجاب بكند كه لازم باشد شورائي منحل بشود اگر منحصر نكنيد و مجلس شوراي ملي بتواند بر حسب مقتضيات روز تصميم بگيرد بهتر است فقط اين قسمت در ذيلش نوشته بشود كه ترتيب انحلال شوراها و تشكيل مجدد آنها را قانون شوراها يا قانون معين ميكند چون ما نميتوانيم پيشبيني همه چيز را بكنيم و اين حصر ممكن است در آينده مشكلاتي براي مملكت ايجاد بكند و شاهد يري ملايريه واحد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي دكتر آيت به عنوان مخالف بفرمائيد صحبت كنيد.
دكتر آيت ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
شوراها از بهترين اركان دموكراسي و حكومت عدل هستند به طوري كه شايد اختلاف مهم ديكتاتوري و دموكراسي در همين باشد در حكومت استبداد فقط يك فرد تصميم ميگيرد ولي در حكومت مردم و در حكومت عدل و قانون، يك گروه و يك جمع كه نماينده و منتخب مردم هستند تصميم ميگيرند در نظام سابق هم ما شورا و انجمن شهر، شهرستان داشتيم البته اينها همه دكور بود يكي به اين علت كه اختيار انحلال شوراها در دست قوه مجريه بود كه ميتوانست مجلس را منحل كند و وزارت كشور هم ميتوانست شوراها را منحل كند و اين شوراها از خودشان هيچ اختياري نداشتند، حالا هم اين اصلي كه اينجا هست خيلي كلي و ناجور تنظيم شده است گفته است انحلال شوراها را بعد قانون تعيين ميكند.
ممكن است قانون بيايد و انحلال شوراها را در اختيار قوه مجريه قرار بدهد كه اين نقض غرض است وقتي كه انحلال شورا در اختيار قوه مجريه قرار گرفت يعني هيچ، هر وقت دهدار بدش آمد، بخشدار بدش آمد، استاندار بدش آمد پيشنهاد ميكند كه شوراها را منحل بكنند ما بايد هم مرجع انحلال را تعيين بكنيم كه حتما بايد غير از قوه مجريه باشد و هم به طوري كه روز قبل هم گفتم تنها شوراها قابل انحلال نباشند بلكه استاندار و فرماندار و بخشدار هم اگر تضادي با شورا پيدا كردند چون معمولا انحلال موقعي پيش ميآيد كه بين قوه مجريه و شوراها توافق حاصل نشود و يك اختلافي بوجود بيايد كه به بنبست ميرسد براي رفع اين بنبست بايد يك مرجعي غير از قوه مجريه پيدا بشود كه با استاندار و بخشدار و فرماندار را بر كنار بكند و يا شوراها را منحل بكند.
مسألة ديگري كه اينجا اشاره شده است مسألة انحراف شورا است.
انحراف يا از قانون اساسي و قوانين عادي و اسلام است كه خوب، ميشود مثل مجلس شوراي ملي كه مرجعي است كه مانع اخذ تصميمات قانوني از طرف مجلس شوراي ملي ميشود اينها هم يا نمايندگان شوراي نگهبان يا دادگاه يا هر مرجع ديگري بايد جلوي اين انحراف را بگيرد اگر انحراف از آن نظر مورد توجه باشد، و انحراف اين باشد كه شورا يك قوانيني وضع كند و يك تصميماتي بگيرد كه قابل اجرا نباشد و امكانات را در نظر نگيرد و يا منافع و صلاح مردم را در نظر نگيرد آن هم باز بايد يك مرجع خاصي كه انحرافات را تشخيص بدهد كه معمولا ميتواند دادگاهها باشندكه آن شوراها را منحل كنندكه ما تمام كارها را دست قانون دادهايم، ترتيب انحلال، تشخيص انحراف و طرز تشكيل مجدد همه را به دست قانون دادهايم در حالي كه همه اينها اصول كوچكي نيست كه همين طور دست قانون بدهيم كلا ميتوانيم براي اين مسائل يك شورائي به مفهوم واقعي تشكيل بدهيم اگر بخواهيم مثل همان شوراهاي سابق دكور باشد كه اين اصل خوب است و اختيار آنها هم دست قانونگذار باشد آن هم قانوني كه هر دوره ميتواند عوض بشود و اگر بخواهيم اين شوراها را محكم كنيم بايد حدود اختيارات ومرجع تشخيص انحراف و ترتيب انحلال و تشكيل مجدد آن را، البته تا حدودي كه بتوانيم بايد در همين قانون پيشبيني كنيم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اگراز دوستان كسي به عنوان موافق اسم نوشته است تشريف بياورند، آقاي موسوي جنابعالي اسم نوشتهايد بفرمائيد صحبت كنيد.
موسوي اردبيلي ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
دربارة اين اصل بقدر كافي صحبت شد صور مختلفي كه چه مرجعي براي انحلال تعيين بشود آن هم مورد بحث و بررسي قرار گرفت نظرات مختلف بود و به نظر ميرسيد كه اشكالاتي وجود دارد و محسناتي هم داشت و بالاخره قرار بر اين شد كه مرجعي بايد آنها را منحل بكند اين را اگر براي مراحل بعد بگذاريم و مرجع معيني را در نظر بگيريم بهتر است زيرا فرد ممكن است به نظر برسد كه مردم بگويند اگر مرجع ديگري به اين امور رسيدگي ميكرد آسانتر و بهتر بود، آن وقت در قانون اساسي تغيير دادنش مشكل است ولي در مجلس شوراي ملي ميتوانند اين را پيش بيني بكنند و اگر به اشكالي هم برخوردند ميتوانند آن اشكال را با وضع يك قانون ديگر رفع بكنند و گفتن اين كه ممكن است فردا بيايند و طور ديگري تنظيم بكنند، خوب حداقلش اين است كه من صلاح نميدانم زيرا صلاحيت ما بهتر از تصميمات مجلس شوراي ملي كه در آينده تشكيل خواهد شد نيست البته آنها هم مثل ما انسانند و با سوادند و نمايندگان مردم هستند، حالا بايد خطوط اصلي تعيين شود و اگر بخواهيم خيلي مسائل را ريز كنيم به اشكال بر ميخوريم زيرا، عملا ديدهايم زيرا بارها درباره يك امري تصميم گرفتيم ولي بعد ديديم كه اگر تصميم ديگري ميگرفتيم بهتر بود بنابراين، اين اشكالي كه ايشان فرمودند به نظر بنده هيچگونه وارد نيست كه ميفرمايند اين مسائل كوچك نيست كه ميفرمايند اين مسائل كوچك نيست چرا اينها را به دست قانون ميدهيد، ما چيزي به دست قانون نميدهيم زيرا نمايندگان مجلس شوراي ملي همه منتخب مردم و از خود مردم هستند.
و اما جهتي را كه ايشان فرمودند كه بايستي دربارة مأمورين دولت هم اين مسأله را در نظر گرفت ما مأمورين دولت را در نظر گرفتهايم و معناي مأمورين دولت يعني دهدار، بخشدار يا فرماندار يا استاندار كه اگر اينها اشكالاتي در كارشان بود خوب تا كنون اينها چكار ميكردند البته تا موقعي كه شوراها نبود مردم شكايتشان را به وزارت كشور و استاندار و غيره ميبردند كه همهاش پولتيك بود و كلكبازي دوره استبداد بود و كاري به آن نداريم ولي حالا هم اگر شكايتي داشتند وزارت كشور هست، دادگاه هست، مراجع قضائي هست، مراجع صلاحيتدار هست به اين جا بايد مراجعه كنند البته شوراها دستشان بازتر است و بالاي سرشان هم ناظر هست و حرفها را مستنداً ميگويند.
راجع به علل انحراف فرمودند، البته علل انحراف منحصر به آن جاهائي نيست كه ايشان فرمودند.
ايشان نميخواستند بفرمايند منحصر است منظورشان اين بود كه مثال بزنند هم در سايه آنها ممكن است منحرف بشوند و هم ممكن است علل ديگري داشته باشد حالا ما كه اينجا اين موضوع را پيشبيني كردهايم، خوب انحراف است، كار نداريم كه به چه علتي انحراف پيش ميآيد يا عللش همانهائي باشد كه ايشان فرمودند يا علل ديگري در بين باشد.
اين مسلم است و روي تجربه كه مردم اين افراد را انتخاب كردهاند شوراي ايدهآل، شوراي خوب و مورد رضايتي است ولي يك وقت هم اخلالي است يا در اصل انتخابشان يك اشكالاتي بوده و يا بعد منحرف شدهاند يا چه بوده است كه بعداً معلوم ميشود اينها خدمتي انجام نميدهند و درست به وظيفهشان عمل نميكنند.
اگر در كارشان اخلال هست بالاخره بايد منحلش كنند چون مردم ناراضي هستند و انحلالش هم بايد به همان ترتيبي كه پيشبيني شده است باشد و خوب هم پيشبيني شده است و اگر بخواهيم بگوئيم نه حالا اين كار را نكنيم زيرا ممكن است بعد بيايند بگويند فلان و بهمان فكر ميكنيم كه اين طور ترديد شايد ترديدهاي با موردي نباشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ موافق و مخالف صحبت كردهاند اگر آقاياني سؤالي دارند بفرمايند آقاي رباني سؤالي داريد؟ رباني شيرازي ـ بنده يك سؤال دارم و آن اين است كه علت مخالف با اصل اين است كه مرجع تشخيص انحراف كيست ولي ميتواند آنرا منحل كند بايد توضيح داده شود زيرا در اين قانون ذكر شده است و طبعا وقتي كه ما ندانستيم كه چه كسي ميتواند شوراها را منحل كند نميتوانيم رأي كلي بدهيم و خوب اين است كه فردا كار به دست وزارت كشور بيفتد و ترتيب انحلال را او عهدهدار بشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ شما داريد به عنوان مخالف صحبت ميكنيد و اين صحيح نيست بنده گفتم شما ميتوانيد سؤال كنيد و اين سؤال نيست.
رباني شيرازي ـ بنده سؤال ميكنم آيا پيشبيني شده است؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ خير آقا گفتيم اين سؤال نيست اين توضيحي است.
رباني شيرازي ـ بنده ميگويم اگر فردا يك طوري شد كه به دست وزارت كشور افتاد آيا در اين باره پيش بيني شده است؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ بلي آقا توضيح ميدهم كه مرجع تشخيص اين حرفها را قانون معين ميكند.
رباني شيرازي ـ ما حالا بيائيم قانون را به دست وزارت كشور بدهيم پس اين شوراها از بين ميرود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ پس اين كه باز مخالف شد اين سؤال نيست بنده خدمتتان توضيح ميدهم كه قانون چكار ميكند.
رباني شيرازي ـ بنده عرض ميكنم ضامن اجراي شما چيست؟ يعني آن كسي كه فردا ميآيد و منحل ميكند وزارت كشور نباشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ پاسخ اين سؤالات داده شده و گفتند كه نمايندگان مردم در مجلس شوراي ملي به اندازه ما دلسوز مردم هستند.
پاسخ اين اصل چند مرتبه تكرار شده است يك وقتي ما فكر ميكنيم در مقايسه با نمايندگان آينده ملت در مجلس شوراي ملي، ما آگاهتر و تواناتر و دلسوزتر و امثال اين چيزها هستيم ما كه نميخواهيم چنين ادعائي داشته باشيم.
رباني شيرازي ـ با قطع نظر از اشخاص ما داريم قانون مينويسيم، شما نبايد بگوئيد فردا مردم مسلمان چنين و چنان گفتند پس ما قانون وضع نكنيم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بنده عرض كردم اين ادامه صحبت موافق و مخالف است و حال آنكه ما گفتيم اگر گوشهاي از اين عبارت بر كسي مبهم است سؤال كند، سؤال كرديد گفتيم همان چيزي است كه چند مرتبه گفتيم، ما گفتيم كه اين تفاصيل و اين خصوصيات و اين اشكالات را در آينده قانون مجلس شوراي ملي معين ميكند.
ما خيلي از چيزها را مثل آئين نامه انتخابات و آئيننامههاي ديگر را به قانون واگذار كردهايم از لحاظ كيفيت و مختصات و ساير جهات همه را به كار مجلس شوراي ملي موكول كردهايم.
آقاي بنيصدر شما سؤالي داريد؟ بني صدر ـ سوال بنده اين است كه فعلا ما اينجا هفتاد نفر هستيم ممكن است فرض بفرمائيدكه نمايندگان شورا سيصد نفر باشند اگر به وزارت كشور ارجاع كردهاند آيا اين كار صلاح ميدانند يا صلاح نميدانند، خواهشمندم جواب بدهيد كه اين كار صلاح مملكت است كه ميكنند يا خير؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي طاهري سؤالي داريد؟ دكتر آيت ـ بر طبق آئين نامه تا نيم ساعت ميتوانند صحبت كنند.
طاهر گرگاني ـ بنده ميخواستم عرض كنم اين مجلس براي تعيين مرجع، اولويت دارد به خاطر اين كه برقراري شوراها يك نوع برقراري موازنه بين...
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقا اين هم مخالف است من خيلي مايلم دوستان وقت را رعايت كنند زيرا اين سؤال نيست و.
شما داريد به عنوان مخالف صحبت ميكنيد آقاي فاتحي سوال شما هم از اين قبيل است؟ مخالف و موافقيد يا اينكه سؤالي داريد؟ فاتحي ـ اين كلمه انحلال كه شامل شهر و استان و شوراها شده است قهراً شامل مجلس شوراي ملي هم ميشود؟ (بهشتي ـ خير آقا به مجلس شوراي ملي متوجه نميشود.)
در اين عبارت چه قرينهاي وجود دارد؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ ما هر وقت از مجلس شوراي ملي به عبارت كوتاه ياد كنيم فقط گفتهايم مجلس، يعني از اول تا حالا كلمه مجلس را به كار بردهايم بنابراين وقتي خواستيم براي او كوتاه ياد كنيم مجلس گفتهايم.
حالا من اصل را براي اخذ رأي ميخوانم.
(كرمي ـ اجازه بدهيد آقاياني كه بيرون هستند بيايند تا عده بيشتر بشود.)
اجازه بدهيد.
آقاي رباني املشي سؤالي داريد؟ رباني املشي ـ سؤال بنده اين است كه شوراهائي را كه بعداً ميخواهيم در اصل ذكر كنيم ميخواهيد مشمول اين اصل باشند يا نباشند؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ شما ميخواهيد كه ما يك قيدي بگذاريم كه اگر احياناً در آينده شوراهائي داشتيم شامل اين هم بشود؟ اين علاجش اين است كه بنويسيم موضوع انحلال شوراهاي اصل چند و چند؟ تهراني ـ اصل دوم را بياوريد بالا و اصل اول را ببريد پايين درست ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بنابراين از نظر تنظيم اصل 3/76 را 4/76 و اصل بعدي را اصل 3/76 ميكنيم.
بسيار خوب من اين اصل را براي اخذ رأي ميخوانم: اصل 4/76 ـ انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظايف اصلي ممكن نيست.
مرجع تشخيص انحراف و ترتيب انحلال شوراها و طرز تشكيل مجدد آنها را قانون شوراها معين ميكند.
لطفا رأي بگيريد.
(در اين هنگام اخذ آراء به عمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) ـ عده حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي پنجاه و هفت نفر، تعداد كل آراء پنجاه و هفت رأي، موافق چهل و پنج نفر، مخالف دو نفر، بنابراين، اين اصل تصويب نشد و براي تغييرات مختصر، به گروه بر ميگردد.

3ـ ادامة بحث پيرامون اصل 3/76 نايب رئيس (بهشتي) ـ اصل 3/76 مطرح است كه قرائت ميكنم: اصل 3/76 ـ در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كادرهاي كاركنان مختلف...
نايب رئيس (بهشتي) ـ به نظر من كلمه «كادرها» اضافه است.
(مكارم شيرازي ـ «كاركنان» زيادي است.)
يعني كادرها بوده است؟ مكارم شيرازي ـ بلي كادرهاي مختلف.
نايب رئيس (بهشتي) ـ در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كادرهاي مختلف از كارگر و ساير كاركنان تشكيل شوند و در تصميم گيريها و پيشرفت كارها مشاركت كنند.
چگونگي تشكيل اين شوراها و حدود وظايف آنها را قانون معين ميكند.
طاهري اصفهاني ـ عبارت بدون جهت زياد است.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بلي يعني اگر «نمايندگان كارگران و ساير كاركنان» بود كافي ميشد و احتياجي به كلمه «مختلف» هم ندارد.
بنابراين اگر آقايان موافق هستند متني كه روي آن بحث ميشود اين باشد «نمايندگان كارگران و كاركنان ديگر».
رئيس (منتظري) ـ و ساير كاركنان بهتر است.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بسيار خوب «نمايندگان كارگران و ساير كاركنان» بنابراين ميشود «در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كارگران و ساير كاركنان.
بني صدر ـ غلط نوشته شده است.
نايب رئيس (بهشتي) ـ البته اگر با شركت كاركنان هر واحد باشد شامل همه ميشود.
من دوباره متن را ميخوانم، آقاياني كه نظراتي دارند اسم بنويسند كه به نوبت صحبت كنند اصل 3/76 ـ در واحدهاي اداري آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كارگران و ساير كاركنان تشكيل شوند ودر تصميم گيريها و پيشرفت كار مشاركت كنند.
چگونگي تشكيل اين شوراها و حدود وظايف آنها را قانون معين ميكند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ دكتر آيت (دكتر آيت ـ من مخالفم) آقاي عرب (عرب ـ به عنوان موافق ميخواهم صحبت كنم.)
آقاي رشيديان (رشيديان ـ دو سؤال دارم.)
بفرمائيد.
رشيديان ـ البته من با اين اصل مخالف هستم ولي چون آقاي دكتر آيت به عنوان مخالف صحبت خواهند كرد، به نظر من كافي است.
در اين اصل نوشته شده «نمايندگان كادرهاي كاركنان مختلف از كارگر و ساير كاركنان».
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي رشيديان اين قسمت به اين صورت اصلاح شد: «نمايندگان كارگران و ساير كاركنان».
رشيديان ـ در اينجا صبح پيشنهاداتي شد كه فكر ميكنم آن پيشنهادات تأمين نشده است.
اول اين كه طبقه كارگر بايد شورائي مختص خودش داشته باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ عذر ميخواهم، براي اين كه رويه ما در آينده يكنواخت باشد، من به اين مطالب شما ميگويم مخالفت.
(رشيديان ـ خير سوال مطرح است.)
سوال يعني مطلبي كه توضيح لازم داشته باشد جنابعالي ميفرمائيد من پيشنهاد ميكنم اين طور نباشد يعني مخالفم و بعد پيشنهاد ميكنم اين طور بود.
رشيديان ـ من سؤالي دارم كه شما الان متوجه خواهيد شد.
كارگران بايد شورائي مختص خودشان داشته باشند و كارفرما يا هر كس ديگر كه در رأس كار است بايد شورائي براي خودش داشته باشد حال شما ميفرمائيد نمايندگان اينها با هم داراي شورائي هستند، چون هر كدام از اينها براي منافع خودشان از قبيل بهداشتي، رفاهي، فرهنگي و آموزشي و غيره كار ميكنند، اگر به يك محلي رسيدند كه اختلاف پيدا كردند، با توجه به اين كه دراين شورا رأيها با هم برابر است مرجع حل اختلاف كيست و چه كسي از كارگر طرفداري ميكند كه حقش را در مقابل كارفرما بگيرد؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ متشكرم، اتفاقا مدتها است كه اين مسأله در مورد شوراها مطرح است البته نفر موافق بايد به اين سوال جواب بدهد ولي چون در معرض تجربه ما بوده است من اين توضيح را ميدهم و آن اين كه چيزي موضوع اين اصل است شوراي يك واحد است، يعني اين شوراها آهنگ تضاد نداشته باشند بلكه آهنگ توحيدي و هماهنگي داشته باشند يعني شورائي تشكيل شود كه تضاد را از ميان بردارد ونه شورائي باشد كه مقابله و كشمكش باشد و اين از اين طرف بكشد و آن از آن طرف بلكه شورائي باشد كه كارگاه و يا اداره را در جهت مصالح عموم مردم هدايت كند، منتها اين كار بايد با شورائي باشد از نمايندگان آنها و آن كه مورد نظر بوده است همين است.
رشيديان ـ كارفرما همواره براي سود بيشتر تلاش ميكند.
بنابراين آن براي خودش و اين هم براي خود كوشش ميكند.
بالاخره آن اختلاف وجود خواهد داشت.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي سبحاني بفرمائيد.
سبحاني ـ من دو سؤال دارم يكي آموزشي بايد آموزش عالي باشد چون اگر آموزش مطلق باشد ابتدائي را در بر ميگيرد و ابتدائي بالغ نيست و وقتي بالغ نباشد نميتوانند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ منظور، معلمها است نه بچهها يعني كاركنان.
(سبحاني ـ دانشجويان را شركت نميدهيد؟) منظور از اين اصل آن نيست بلكه منظور شوراي كاركنان است.
سبحاني ـ بسيار خوب، سؤال ديگرم اين است كه در اين اصل قيد شود «واحدهاي بزرگ اداري و آموزشي و توليدي» زيرا در يك كارگاهي كه يك استاد و دو كارگر و يا سه تا شاگرد است و يا قاليبافي كوچكي است، آيا در آنجا هم بايد شورا باشد و اگر قيد «بزرگ» را بگذاريم بهتر نيست؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ اين را در قانون نوشتهايم «چگونگي تشكيل اين شوراها و حدودش را قانون معين ميكند.
» آقاي موسوي اردبيلي بفرمائيد.
(موسوي اردبيلي ـ من به عنوان مخالف صحبت ميكنم.)
آقاي مكارم بفرمائيد.
مكارم شيرازي ـ در آن طرحي كه از گروه خارج شد يك «بر حسب امكانات» بود، آقاياني كه موافق هستند بايد جواب بدهند كه چرا «بر حسب امكانات» حذف شده است، زيرا فلسفه «بر حسب امكانات» اين بودكه ما گامبه گام بايد پياده كنيم والا خداي نكرده نتيجه معكوس ميگيريم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي بنيصدر بفرمائيد.
بنيصدر ـ اين اصل را در جلسه عمومي نوشتهاند ولي بايد به اين نكته توجه ميفرمودند كه در واحدهاي اداري و آموزشي كارگر وجود ندارد.
پس بايد جمله را تصحيح كرد و من اين اصل را تصحيح كردهام كه ميخوانم: «در واحدهاي اداري و آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كاركنان تشكيل شود» و بعد براي اين كه معلوم شود كه خواسته شده است كه بگويند كارگران و كارگاهها يك ويژگي دارد، اين را اين طور آوردم «در كارگاههاي توليدي، شوراها بايد از نمايندگان كارگر و ساير كاركنان تشكيل شود.
اين شوراها در تصميمگيريها و پيشرفت كارها مشاركت ميكنند» اين اصل به اين صورت متناسب ميشود والا «اداري» كه در آنجاها كارگر نيست و «آموزشي» كه كارگر آنجا نيست.
نايب رئيس (بهشتي) ـ دوستان ميگويند در آنجا هم خدمتگزار هست و آبدارخانه و نظاير اينها دارد.
بني صدر ـ وجود چند خدمتگزار در بين عموم معلمان كه نميگويند با شركت نمايندگان، علاوه بر اين آنها كه كارگر نيستند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي پرورش بفرمائيد.
پرورش ـ اولا اگر موافقت بفرمائيد در آغاز هر اصلي موافق و مخالف معلوم بشود و آن كسي كه موافق است كليه سؤالات را بنويسيد و يك جا جواب بدهد كه حضرتعالي همة سوالات را جواب ندهيد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين كار را الان كردهايم.
پرورش ـ واحدهاي آموزشي كه در اين اصل ذكر شده، حتما دانشجويان و دانشآموزان را شامل ميشود، براي اين كه در جاي ديگر قيد نشده است كه مراد از واحد آموزشي، كادر اداري آموزشي است و واحدهاي آموزشي هم دانشجويان و هم دانشآموزان را در بر ميگيرد، كه اينها نه جزء كارگران و نه جزء كاركنان هستند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ شما وقتي گفتيد در هر واحدي نمايندگان كارگران و ساير كاركنان، او را ديگر شامل نميشود.
پرورش ـ در يك واحد آموزشي مثل دانشگاه، شورا كه تشكيل ميشود دانشجويان در آن شركت ميكنند يا نميكنند؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ اين سؤال را بايد موافق جواب بدهد چون من سؤالات مربوط به عبارت را توضيح ميدهم و سؤالات مربوط به موافق را شخص موافق جواب ميدهد.
آقاي دكتر آيت به عنوان مخالف بفرمائيد.
دكتر آيت ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
اولا در مورد شكل كار اين مجلس بايد عرض كنم كه شكل كار به صورتي در آمده است كه بين موافق و مخالف تعادل نيست يعني اين كه آقاي دكتر بهشتي به عنوان يك فرد ازگروه هفت نفري در حقيقت مانند هفت الي هشت نفر موافق صحبت ميكند، يعني هر كسي سؤال ميكند ايشان به عنوان موافق جواب ميدهد در حالي كه صحبت مخالفين را به عنوان اين كه شما سؤال نميكنيد و مخالفيد مانع ميشوند.
گروه هفت نفري هيچ حقوِ مخصوصي ندارند كه ما در اينجا اضافهاي به آنها بدهيم، به خصوص اين كه آقاي مكارم هم الان طلبكار شدند و گفتند «بر حسب امكانات» را كميسيون كل حذف كرده است.
خوب اين كميسيون اختيارحذف را دارد و شما بايد به ما توضيح بدهيد نه ما به شما توضيح بدهيم و اين مسألهاي است كه توضيحش ضرورت داشت.
(يكي از نمايندگان ـ به هم بايد توضيح بدهيم.)
بلي به هم بايد توضيح بدهيم ولي به هر حال حق ويژهاي براي هيچ كدام نيست.
رباني املشي ـ شما و ما ندارد هر كس برايش اشكال يا ايرادي پيدا شد بايد توضيح بدهند.
دكتر آيت ـ من تعادل را دارم بحث ميكنيم، چون تعادل نيست يعني وقتي آقاي رباني ميخواهند بحث بكنند آقاي دكتر بهشتي به ايشان ميگويند شما داريد مخالفت ميكنيد ولي اگر سؤال بكنند ايشان جواب ميدهند.
رباني املشي ـ شما اجازه ميدهيد كه يك نفر به عنوان سؤال، مخالف صحبت كند؟ دكتر آيت ـ به هر حال بايد در هر مجلسي يك تعادلي وجود داشته باشد اما اين اصل به صورت آش شله قلمكار تنظيم شده و علتش اينست كه مسأله شوراها بسيار مهم است و زياد رويش بحث شد و بدون پرده پوشي صبح آقايان براي اين كه خوراكي براي اين جلسه تهيه كنند اين اصل را تنظيم كردند.
(بني صدر ـ ديروز تنظيم شده است.)
وگرنه سه واحد توليدي، آموزشي و اداري هيچ وقت نميتواند در يك اصل جمع شود مثل اينست كه شير و نفت و آب را در يك ظرف بريزيم بنابراين توجه داشته باشيد كه كاركرد شوراي كارگري يك مسائل خاص خودش را دارد مانند مسأله مزد و شرايط كار و مسأله رابطهاش با كارفرما و دولت و نظائر اينها است و دانشجو و استاد يك مسائل ديگري دارند مانند نمره گرفتن و قبول شدن و رفاه و دهها مساله ديگر كه هيچ ربطي به مسائل كارگري ندارد و ادارات هم مسائل ديگري دارند كه هيچ ربطي با مسائل دو گروه ديگر ندارد من هم به خاطر اين مساله سه اصل تنظيم كرده بودم و در گروه هم خوانديم.
(هاشمي ـ رأي گرفته شد و سي و دو رأي داشت.)
البته رأي هم گرفته نشد و روي اصلي كه من تنظيم كردهام بحث نيست ولي آقايان توجه داشته باشند كه مساله ادارات يك مسأله خاصي است و ما نبايد با مسائل كارگري مخلوظش كنيم و مساله دانشگاه مساله ديگري است كه اگر بخواهيم هر سه را در يك اصل بگنجانيم گرفتاريهاي زياد ايجاد خواهد شد و همان طور كه ديديد حتي در عبارتها چه اشكالاتي بوجود آمده چون اصل مسأله را در يك اصل نميشود تنظيم كرد.
من شخصاً به اين اصل رأي مخالف ميدهم و از ديگران هم ميخواهم به اين اصل رأي مخالف بدهند تا اين اصل در سه اصل تنظيم شود و واقعاً اداره كشاورزي شورايش را در حد فلان كارخانه قرار ندهد و بگويد من تصميمات رئيس اداره را كنترل كنم يا فلان اداره ديگر را، بنابراين من معتقدم اين مسائل بايد در سه اصل تنظيم شود تا طبيعي باشد و گرنه به همين صورتي در ميآيد كه همه گيج شدهاند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي آيت يك توضيحي خواستد كه به من مربوط ميشد و يك توضيحي كه به دو گروه مربوط ميشد.
توضيحي كه به من مربوط ميشد در چند جلسه قبل آقايان گفتند اگر سؤالات مربوط به متن هست براي صرفهجويي در وقت، من ياهر كس كه مسئول جلسه است پاسخ بدهد و لذا آن سؤالاتي كه توضيح ميخواهد من پاسخ ميدهم و آن سؤالاتي كه جنبة دفاع دارد به عهدة موافق ميگذارم و چون قرار است يك موافق و يك مخالف صحبت كنند اگر سؤال كنندهاي بخواهد به عنوان موافق يا مخالف صحبت بكند تذكر ميدهم كه اين مخالف است يا آن موافق ولي در صورتي كه اصلح بدانيد كه آن سؤالات توضيحي را هم مسئول جلسه جواب ندهد، تصميم با آقايان است.
(پرورش ـ مسئول جلسه بايد بيطرف باشد.)
(املشيـ رأيگيري بفرمائيد.)
اجازه بفرمائيد من براي برادرمانم آقاي پرورش توضيح بدهم.
آقاي پرورش آن نكتهاي كه ميفرمائيد كاملا صحيح است، چون بيطرف يعني در مسائلي كه به موافقت يا مخالفت مربوط ميشود وارد بحث نشود و آن چيزي كه دوستان گفتند توضيح است.
تهراني ـ سخنان شما توضيح يك اصلاح است چون نوعاً فرمايشات شما تأييد موافقت يا تأييد مخالفت است.
پرورش ـ آقاي منتظري گاهي يك مسألهاي را طرح ميكنند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اجازه بفرمائيد ما اين حدود را مشخص كنيم.
براي مثال آقاي فاتحي سوالي كردند كه آيا اين شوراها شامل مجلس شوراي ملي هم ميشود يا نه؟ خوب اين را من يا كس ديگري كه اينجا مسئول است ميتواند پاسخ ندهد و بگذارد بماند و ميتواند سريعا پاسخ بدهد.
اين دو حالت را خود مجلس معين ميكند و وقتي يك موردي را مجلس معين كرد دوستان ديگري كه احياناً با نظر اكثريت مخالفند اعتراض نفرمايند چون اعتراض آنها به نظر اكثريت است نه به آن شخصي كه مسئول است.
طاهري گرگاني ـ راجع به مطالبي كه قبلا بحث شده و تكرار ميشود شما حق داريد جلوگيري كنيد كه در اطرافش بحث موافق و مخالف پيش نيايد ولي اگر چنانچه از مطلبي در موقع تنظيم اصل براي آمدن به جلسة علني غفلت شد و حالا بحث تازهاي در اطرافش ميكنند اگر اينجا بخواهند موافق و يا مخالف صحبت كند نبايد مانعي داشته باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين را هم به جنابعالي توضيح ميدهم.
طاهري گرگاني ـ اصل قبلي را در مورد اولويت مجلس شوراي ملي يا اين مجلس نسبت به تعيين مرجع تشخيص، بحثي بود كه قبلا نشده بود (تهراني ـ چرا شده بود.)
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين هم باز بستگي به تصميم خود آقايان دارد، به اين معني كه طبق آئيننامه قرار گذاشتيم يك موافق و يك مخالف صحبت كنند.
بعد آمديد گفتيد وقت يك موافق و يك مخالف را به دو قسمت تقسيم كنيم و مجدداً تأييد كرديد همان وقت كوتاه باشد و يك مخالف و يك موافق.
وقتي مسئول جلسه يك چيزي را اجرا ميكند همان طور كه عرض كردم يك وقت اعتراض به تخلف مسئول جلسه از تصميمات مجلس اجرا ميشود اعتراض منطقي نيست.
و اما آنچه راجع به دو گروه بود، من منظور آقاي مكارم را توضيح ميدهم كه باز سوء تفاهم پيش نيابد.
ايشان ميگويند سؤالي برايشان پيش آمده كه خواستهاند آن موافق اصل وقتي ميآيد صحبت ميكند، توضيح بدهد.
گفتند در آنجا فلان عبارت بود، چون ايشان در آنجا نبودهاند كه بفهمند به چه دليل آن عبارت را برداشتهاند توضيح بدهند كه ايشان هم قانع بشوند.
فكر نميكنم هيچ گونه امتياز خاصي براي گروه هفت نفري يا چهل و پنج نفري با ديگران وجود داشته باشد.
اين نوع مطالب طبيعتاً سوء تفاهم بوجود ميآورد و سعي كنيم نداشته باشيم.
هاشمي نژاد ـ گروه هفت نفري را هم مجلس تصويب كرده است.
رباني شيرازي ـ هيأت رئيسه قاعدتاً بايد بيطرف باشد و ما ديدهايم كه بيطرف نميتواند بماند و نوعاً يا به عنوان توضيح و يا جواب، نظر خودش را اعمال ميكند.
حتي بعضي اوقات پافشاري ميكند و در برابر نمايندگان ايستادگي ميكند، مثل جلسه پريروز عصر كه آقاي منتظري جلسه را اداره ميكردند كه تمام نمايندگان گفتند اين را به رأي بگذاريد ولي ايشان گفتند نميشود و آخر هم به رأي نگذاشتند.
پس بنابراين هيأت رئيسه براي اين كه بيطرف بماند، سؤال را بايد به موافق واگذار كند.
مخالف اول صحبت بكند و موافق بيايد پاسخ بدهد و اگر كسي سوالي دارد از خود موافق سؤال كند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ چه نوع سؤالي؟) هر سوالي كه باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ يعني سوال ولو توضيح كلمه هم باشد نظر شما اينست؟) كلمه نه، محتوا.
نايب رئيس (بهشتي) ـ من هم محتوا را ميگويم.
ببينيد مثال زدم آقاي فاتحي يك سؤالي كردند كه اينجا دارد «شوراها» آيا اين كلمة شامل مجلس ميشود يانه؟) براي اينكه اشكالي پيش نيايد خود آن موافق جواب اين را هم بدهد.
مكارم شيرازي ـ براي پيشرفت كار ضرر ندارد.
موسوي تبريزي ـ روال طبيعي كار اينست كه كسي كه مدير جلسه است سؤالات را توضيح بدهد.
اگر نمايندگان بيست سوال متراكم بنمايند آن كسي كه به عنوان موافق صحبت ميكند كه نميتواند به همه سوالات جواب بدهد و اصلا يادش ميرود بنابراين سؤالات و توضيحات را مدير جلسه بايد بدهد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بنده اين را عرض ميكنم كه تصميم درباره اين نوع مسائل را هميشه به عهده اكثريت آراء جلسه گذاشتهايم.
بنده پيشنهاد آقاي رباني را مطرح ميكنم اگر پيشنهاد ايشان رأي اكثريت را بياورد اين را بدانيد كه براي ما رعايتش آسانتر است چون كسي كه براي اداره جلسه مسئول ميشود خيلي برايش راحتتر است كه در اين گونه مسائل وارد نشود.
آقاي بنيصدر بفرمائيد.
بني صدر ـ براي اين سؤالها خوبست كه هر روز آن گروه هفت نفري و آن گروه ديگر دو نفر معين بكنند و اينها پهلوي هم بنشينند و سوالاتي كه ميشود بنويسند و دو نفري بيايند آنجا و جواب بدهند كه اين ناراحتيها پيش نيايد نايب رئيس (بهشتي) ـ يعني به اصطلاح دو نفر به عنوان پاسخ سؤالات جواب بدهند.
بني صدر ـ قبل از جلسه همديگر را ببينند و از جو هر دو جا مطلع بشوند بعد آنجا با هم به اين سؤالاتي كه ميشود جواب بدهند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اگر عملي باشد كه خيلي خوبست.
سبحاني ـ بعضي از سوالات خلق الساعه است.
صافي ـ ما تا آخرين روز مجلس ميخواهيم درباره برنامه مجلس صحبت كنيم.
ما بايد بيني و بينالله سعي بكنيم راجع به مطالب متفرقه حرفي نزنيم و اگر جواب آقاي دكتر آيت را نفرموديده بوديد به هيچ جائي برخورد نميكرد و مطلبي نبود.
مطالب جوهري را هر كجا جواب لازم بود شما يا هر كس ديگر بدهد، اما ببينيد نيم ساعت از وقت مجلس با همين حرفها ضايع شد و آخرش هم به هيچ جا نميرسد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ جناب آقاي صافي علت اين است كه من اين موضوع را يادآوري كردم اينست كه ما ميخواهيم رويهاي كه اينجا داريم يك رويه عادلانه باشد.
بنابراين وقتي اعتراضي ميشود رويه كار را خدشهدار ميكند و اين به مصلحت هيچ مجلسي نيست و طبعا براي من لازم است كه بدانم اگر نقصي هست بشناسم و برطرف كنم و اگراشتباهي هست براي همه روشن بشود.
صدوقي ـ براي اين كه وقت آقايان تضييع نشود به هيچ يك از اين سؤالات پاسخ ندهيد زيرا جز تضييع وقت ما چيزي حاصل نميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اجازه بفرمائيد ما در يك جلسه اين را مورد بحث قرار خواهيم داد.
آقاي عرب به عنوان موافق بفرمائيد صحبت كنيد و به مطالبي كه آقايان گفتند پاسخ بدهيد.
دكتر شيباني ـ قرار شد خود جنابعالي جواب بدهيد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اجازه بفرمائيد ايشان به عنوان موافق صحبت ميكنند.
عرب ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
عرض اول بنده ايسنت كه آيا ما امروز با هر روز ديگر ميخواهيم براي شوراها قانون يا مرامنانه وضع كنيم، يا نظامنامه يا آئيننامه يا هر چه كه ميخواهيد حساب كنيد؟ اگر بخواهيم قانون وضع كنيم ميشود يك لفظ قليل بياوريم كه چندين معني در آن باشد، چه لزومي دارد براي چند دسته يا اصناف متعدد براي هر كدام يك اصل جداگانه بگنجانيم منتها اگر بخواهيم اساميشان را بياوريم مثلا ادارت دانشگاهها يا كارخانجات ميتوانيم در يك اصل هم نام ببريم، اما اگر بخواهيم مرامنامه بنويسيم كه مرامنامه به عهده ما نيست زيرا هر كسي براي مؤسسهاش آئيننامهاي در حدود خودش پياده ميكند كه در اين صورت اشكالي بوجود نميآيد.
مخصوصا براي اساتيد كه به اين قانون آشنايي دارند ميتوانند يك لفظ كوتاه بياورند كه هزاران معني در آن خوابيده است.
پس ما ميتوانيم براي همة مؤسسات و ادارات و گروههاي متعدد يك اصل پياده كنيم كه همه را شامل شود.
درباره دانشآموزان كه از چه حدودي ميتوانند شورا داشته باشند به عقيده بنده از اول دوره راهنمائي به بعد.
بنابراين هم از دانشجويان مثل گروههاي كارگري و هم از دانشآموزان و هم از معلمين نسبت به افرادشان در يك شورا شركت ميكنند و هر كدام مسائل همديگر را در رديف هم و در جهت هم و گام به گام و دوش به دوش هم عمل ميكنند.
در دانشگاهها هم، همچنين استادياران و دانشجويان نسبت به افرادشان و نسبت به رشتههائي كه در آن تخصص دارند جمع ميشوند و شوراهائي تشكيل ميدهند و دوش بدوش هم يكديگر رابه مسائل همديگر آشنا ميكنند ما ميخواهيم شورا تشكيل بدهيم و قانون شورا وضع كنيم شورائي كه در هر مؤسسهاي تشكيل ميشود ضد و نقيض يكديگر كه نيستند زيرا اين مطلبي كه آقاي پرورش فرمودند و صبح هم آن را فرمودند كه كارمندان خودشان يك شورا داشته باشند كارگران هم يك شورا، زمان سابق همين طور بود يعني سه نفر يا چهار نفر نمايندگان كارفرماها و كارمندان بود سنديكا به قول خودشان نماينده كارگرها بود.
در صورتي كه در معني اينها هم همه فروخته شده به كارفرماها بودند و به نفع خودشان كار ميكردند، يعني هم به نفع خودشان و هم به نفع آنها و براي كارگر قدمي بر نميداشتند، اما ما امروز ميخواهيم واصل باشيم نميخواهيم فاصل باشيم.
ميخواهيم فاصله بين برادران كارمند و برادران كارگر را نزديك بكنيم و اخوت و برادري و يگانگي آنها روز به روز محكمتر شود و به هم انس پيدا كنند و در جهت هم و در مسائل هم كار كنند و ديگر كارمند حساب كارگر و كارگر هم حساب كارمند را از هم جدا نميكند و اينها همه با هم برادر بشوند و كارمند را از كارگر و كارگر را از كارمند جدا نداند اين بهترين راه است كه كارگر و كارمند در جهت هم كار بكنند.
الان من اين مورد را در بعضي از شركتها مشاهده ميكنم.
مثلا يك نفر مهندس در رشته خودش ميآيد و يك نفر كارمند رشته خودش ميآيد و كارمند و مهندس، كارگر را آگاه ميكنند و كارگر، كارمند و مهندس را آگاه ميكند و در جهت هم دارند كار ميكنند.
اين شوراها در شركتهاي خصوصي حق دخالت در ثروت كارفرما را كه ندارند، اينها فقط مدافع حقوِ كارمند و كارگرند و ديگر نميخواهند كه ميز محاكمة از كجا آورداي را پياده كنند، كه آن مربوط به شخصيتهاي عالي رتبه و ذيمقامهاي مملكتي است و مربوط به شورا نيست و شورا فقط ميخواهد به نفع كارمند و كارگر كار كند.
مثلا اگر كارگري به علت عذر موجهي بدون اجازه يك روز سر كار نيامد مثل سابق سه روز جريمهاش نكنند، يا فرض بفرمائيد درباره سود كارگري، ايشان ميخواهد شركت و نظارت داشته باشد و آنچه كه حق كارگر هست بدهد و آنچه حق كارمند است به او رد كند و تضادي با هم ندارند و به آن معني نيست كه فرض بفرمائيد انسان وحشت داشته باشد و ناراحتيهائي ايجاد بكند.
البته بدون ناراحتي كه نيست زيرا ناراحتيهاي كوچك ايجاد ميشود، اما آنها به كمك برادرهاي آگاه برطرف خواهد شد و در آينده نزديك يك كارگاههاي عالي خواهيم داشت و مسائل شوراهاي دهستان مثل كارخانهها و كارخانجات بزرگ نيست و خيلي كوچكتر است و در آنجاها مسائل كمي ايجاد ميشود و كارشان به آساني جلو ميرود و هر كس به حقش ميرسد و اگر اين كارگر و كارفرما در جهت هم كار كنند هم براي بقاء شركت كار ميكنند هم براي دفاع از حقوِ كارگر.
ديگر مسأله زيادي بوجود نخواهد آورد.
يك مطلب هم هست كه استاد محترم جناب آقاي مكارم شيرازي در مورد «امكانات» فرمودند، كلمه «امكانات» صبح در اصل بود اما برداشته شد، زيرا اين كلمه «امكانات» اگر در عبارت باشد دو مساله ايجاد ميكند.
يكي اينست كه بهانه دست بعضي افراد ميشود كه بخواهند در حقوِ زيردستان اعمال نفوذ بكنند، اين طبيعي است و يك مساله ديگر هم هست كه امكان دارد بهانه دست بعضي افراد كه ميخواهند از طرف كارفرما اعمال نفوذ بكنند، بشود استفاده آنها در برابر استفاده شورا خيلي بيشتر است و او شدت عملش بيشتر است.
به عقيده من اگر اين امكانات نباشد بهتر است، چون اگر باشد براي آنها بهانه ميشود و ميگويد امكانات بايد باشد و من امكاناتش را ندارم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ دراينجا مسألهاي پيش آمد كه در رابطه با آن نكتهاي به نظر من رسيد و حالا همان نكته را برادرمان آقاي ميرمراد زهي يادآوري كردند و آن اينست كه ما در اينجا به مساله واحد آموزشي نپرداختهايم و مسلم است كه در شوراي واحد آموزشي، نمايندگان دانشجويان يا دانشآموزان بايد شركت داشته باشند.
حالا كيفيتش چگونه باشد آن بحث ديگري است ولي بدون شركت نماينده دانشجويان و دانشآموزان آن شورا نميتواند نقش اصلي خودش را داشته باشد.
سؤال شد كه آيا كلمه كاركنان آنها را هم شامل ميشود كه بنده توضيح دادم كه اين كلمه آنها را شامل نميشود و فقط شامل معلمين و اساتيد ميشود و بايد براي آنها فكري بشود.
حالا پيشنهاد شده است كه اين طور بنويسيم: «در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان....» حالا بنده اين پيشنهاد را تكميل ميكنم و ميگويم اين طور بنويسيم: «در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي براي شوراهائي با شركت نمايندگان كليه گروههاي ذينفع الي آخر...
» و آقاي منتظري ميفرمايند در تكميل آن اين طور بنويسيم: «در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كليه گروههاي ذينفع از قبيل كارگران، كارمندان، دانشجويان، دانشآموزان و ساير كاركنان تشكيل شود.
» (نمايندگان ـ اشكالي ندارد، خيلي خوب است.)
بني صدر ـ بايد معلمان و استادان را هم اضافه كنيم.
دكتر آيت ـ معلمان يك معني ميدهد، مدرسين يك معني ميدهد و استادان هم يك معني ميدهد اگر اصول جداگانهاي بنويسيم و همه را مشخص كنيم، اين مسائل حل ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي سبحاني بفرمائيد.
سبحاني ـ شورائي كه براي دانشجو و دانشآموز تشكيل ميشود غير از شورائي است كه براي كارگر و كارمند تشكيل ميشود چون اگر يك شورائي مركب باشد از نمايندگان كارگر و كارمند و دانشجو و دانشآموز، ميدانيم كه مشكلات دانشجو و دانشآموز يك مشكلات خاصي است و مشكلات كارگر و كارمند مشكلات ديگري است.
نايب رئيس (بهشتي) ـ شوراي مدرسه و دبيرستان چيست؟ سبحاني ـ منظورم اين است كه دانش آموز هم جزو اين شوراها هست يا نيست؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ بلي، شوراي دبيرستان تشكيل ميشود از نمايندگان دانشآموزان و معلمين و كاركنان آن واحد آموزشي.
سبحاني ـ مشكلات كارگر و كارمند چون احتياج به برنامهريزي دارد با مشكلات دانشجويان و دانشآموزان فرِ دارد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ خير اين طور نيست.
همين حالا هم شوراهائي تشكيل ميشود براي هماهنگ كردن كليه مسائل، اجازه بفرمائيد بنده اين را بخوانم بعد آقاي دكتر غفوري هم ميخواهند يك توضيحي بدهند و دوستان ديگر هم ميتوانند براي تكميل اين اصل توضيح بدهند، ميخوانم: «در واحدهاي اداري، آموزشي، و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان همه گروههاي ذينفع: كارگران، كارمندان، هيأت علمي كه شامل استاد، استاد يار و دانشيار و مربي ميشود و معلمان و دانشجويان و دانشآموزان و مانند اينها تشكيل شود و در پيشرفت كارها شركت كنند.
» آقاي دكتر غفوري بفرمائيد.
گلزاده غفوري ـ اولا پيشنهادهائي كه نوشته ميشود و خدمت شما فرستاده ميشود در آنجا دفن ميشود چون براي صرفهجويي در وقت عدهاي ترجيح ميدهند كه تذكرات خودشان را بنويسند و شما آنجا نگاه كنيد كه وقت گرفته نشود، ولي در خيلي موارد تجزيه شده است كه اينها در آنجا دفن ميشود از جمله همان اول يك پيشنهادي بنده خدمت شما فرستادم به اين مضمون «همه اعضاي آن واحدها» براي اين كه اگرگروه و ذينفع و غيره بنويسيد افرادي هم كه كادر يك اداره يا يك مؤسسه توليدي نيستند ولي ذينفع هستند داخل ميشوند در صورتي كه ما ميخواهيم بگوئيم امرهم شوري بينهم اينجا اگر صلاح ميدانيد نوشته شود همه اعضاي واحدها، نمايندگان كلاس اول را هم شامل ميشود.
و اعضاي آن واحد يعني هر كس عضو هر واحد اجتماعي است حق دارد در آنجا با خودش يا نمايندهاش شركت كند با اين طول و تفصيل ممكن است يك كسي بيرون بماند وانگهي كلمه ذينفع در اينجا كمي زننده است پس بايد هر عضوي و نماينده آن عضو آنجا باشد كه تصميمي كه ميخواهند دربارهاش بگيرند خودش در آنجا نماينده داشته باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اجازه بفرمائيد بعضي اوقات پيشنهادهائي كه ميآيد با تذاكراتي كه بوسيله آقايان داده ميشود مشابه است به اين جهت مابعضي پيشنهادها را مطرح نميكنيم.
گلزاده غفوري ـ من منظورم اينست كه مسائلي كه مطرح ميشود با بعضي تذاكراتي كه داده ميشود زودتر حل شود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ شما عنايت نفرموديد.
در مقابل پشنهاد شما و پيشنهادهاي مشابه ديگر، ساير آقايان گفتند كه صبح اصرار بوده است كه نامي از كارگران برده شود و شما به اين تذكر توجه نكرديد.
(گلزاده غفوري ـ مانعي ندارد ميتوانيد ذكر كنيد اعضاي گروهها...)
خيلي خوب پس همان ميشود.
اگر اين پيشنهاد آقاي دكتر غفوري يعني كلمه «ذينفع» مطلوب به نظر نميرسد اين ميتواند براي آن علي البدل باشد ولي منعي از آن كار بعدي ما نبود.
حالا يك بار ديگر ميخوانم: «در واحدهاي اداري، آموزشي و توليدي بايد شوراهائي با شركت نمايندگان همه اعضاء، كارگران، كارمندان، هيت علمي و بقيه...
» روي اين بحثي نيست؟ (اظهاري نشد) پس اجازه ميفرمائيد اين رابه همين صورت به رأي بگذاريم.
آقاي مدني فرمايشي داريد؟ مدني ـ بنده گفتم چرا نماينده كارفرما شركت نكند نه هيات رئيسه جواب داد و نه شخص ديگري.
نايب رئيس (بهشتي) ـ همه اعضاء شامل حال او هم ميشود چون او هم يك عضو است.
آقاي املشي بفرمائيد.
رباني املشي ـ دانشجو و دانشآموز اگردر اين شوراها شركت داشته باشد چه مطالبي ميتواند بگويد و چگونه خواستهايش را ميتواند مطرح كند زيرا شما الان داريد همه را يك كاسه ميكنيد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ تفاصيل را ما هيچگاه نميتوانيم در قانون بيان كنيم.
رباني املشي ـ در نمره قبولي اين شورا ميتواند دخالت كند؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ معلم نمره ميدهد و اين كار فردي است كار شورائي نيست.
رباني املشي ـ مثلا در شورا شركت ميكنند و ميگويند نمره پنج براي قبولي كافي هست.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين از وظايف اداره كل برنامهريزي وزارتخانه است.
ما گفتهايم حدود وظايف و اختيارات را قانون معين ميكند بنابراين تفاصيل آن را در قانون ذكر ميكنند كه هر شورائي چكار ميكند.
(دكتر آيت ـ مستخدمين جزء چه ميشود؟) آن هم جزو كاركنان است اجازه بفرمائيد با پيشنهادهاي مختلفي كه دوستان كرديد آقاي رشيديان سؤال كردهاند آيا در واحدهاي توليدي كارفرما و صاحب كارخانه هم در شورا شركت ميكند؟ يك وقت كارفرما است و يك وقت مدير است اگر مدير است آن چيزي كه شاملش ميشود مدير است يعني كسي است كه آنجا كار ميكند.
(رشيديان ـ مدير، نماينده كارفرما است و از منافع او دفاع ميكند.)
سؤال بنده اينست كه اگر مدير است يعني خودش آنجا كار ميكند در رديف كاركنان ديگر است ولي اگر ميخواهد خارج از آنجا باشد شامل حال او نميشود.
(رشيديان ـ به هر حال بايد روشن شود.)
آقاي حجتي بفرمائيد.
حجتي كرماني ـ اين چيزي كه الان در تفسيرش ابهام است اشكال توليد ميكند الان شما براي تفسير اين داراي دو نظريه مختلف هستيد يعني براي آقاي رشيديان خود همين، مسأله ايجاد كرده است يعني بايد قانون ابهام نداشته باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ ببينيد ما در آخر نوشتيم كه شرح اين مطلب را قانون معين ميكند ما در اينجا ميگوئيم «نمايندگان همه اعضا باشند» تفسير اين مساله و آن چيزي كه آقايان ميگويند بايد با يك قانون مشروح بيان شود.
دكتر ضيائي ـ وقتي نوشته شود «اعضا» شامل مدير مدرسه و مدير كارخانه هم ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي دانش راد بفرمائيد.
دانش راد ـ بنده ميخواهم در جواب آقاي رشيديان عرض كنم در يك كارخانه شورا درست ميشود از نمايندگان كارگران، تكنسينها، مهندسين، حسابدارها و همه ولي اينها مسائلشان را بايد با مدير كارخانه حل كنند با ديوار كه حل نميكنند پس يا نمايندة كارفرما يا مدير كارخانه در اين شورا شركت ميكند مسائل را آنجا مطرح ميكند و او ميشنود و ترتيب اثر ميدهد بنابراين در شورا طبيعتاً نماينده كارفرما بايد شركت كند.
رشيديان ـ و باز سوال اول مطرح ميشود كه مرجع حل اختلاف در صورت وقوع اختلاف كيست؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي منتظري يك پيشنهاد دارند كه به جاي آن بنده اول متن را ميخوانم: «در واحدهاي توليدي، آموزشي، اداري بايد شوراهائي مركب از نمايندگان همه اعضا» اما ايشان پيشنهاد ميكنند بنويسيم «نمايندگان اعضاي هر گروه» «كارگران و كارمندان و هيأت علمي، معلمان، كاركنان ديگر، دانشجويان، دانشآموزان و مانند اينها تشكيل شود» در ضمن يكي از آقايان سوال كردهاند كه آيا بايد شوراهائي تشكيل شود يا حق دارند شورا تشكيل بدهند؟ اينجا آمده است كه بايد شورا تشكيل شود نه اينكه حق دارند شورا تشكيل بدهند، بايد تشكيل شود.
آقاي مدني پيشنهاد كردهاند كه به دنبال اين نوشته شود «همة كارفرمايان».
مدني ـ اگر همة اعضاء بنويسيد و تفصيلي ندهيد مانعي ندارد ولي اگر بنا است كه كاركنان و كارگران را به عنوان تفصيل بنويسيد كارفرما را هم بنويسيد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بنابراين بر ميگرديم به يكي از دو پيشنهاد يكي اينكه از تفصيل خودداري بشود و نوشته شود همة اعضاء تا تفصيل هايش هم در هر قانوني مشخص شود و به اين ترتيب از اين گرفتاري كه يكي از قلم افتاده است و اين از قلم افتادگي ممكن است مفهوم داشته باشد پرهيز شود.
آقاي دكتر اوشانا بفرمائيد.
بيت اوشانا ـ شورا براي شركت مردم است نه براي شركت افراد معيني بنام كارفرما، كارگران و ساير كاركنان، اكثر مردم كشور را تشكيل ميدهند ولي كارفرمايان عدة معدودي هستند اگر يك عدة معدودي ميخواهند شورا تشكيل بدهند خوب مجلس سناي سابق كه بود ميتوانيم همان را براي آنها تشكيل بدهيم كه اين مجلس سنا تشكيل بشود و ساختمانش هم خيلي خوب است و كارفرمايان مثل سابق اينجا تشريف بياورند و مجلسشان را هم داشته باشند ولي كارگران و كاركنان و دانشجويان و دانشآموزان عامه مردم اين مملكت را تشكيل ميدهند و شورا براي دخالت آنها است نه براي دخالت كارفرمايان.
گلزاده غفوري ـ پيشنهادي من فرستادهام بخوانيد و روي آن رأي بگيريد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ يك بار خواندم و گفتم آقاي دكتر غفوري پيشنهادي كردهاند بنويسيم «بايد شوراها با شركت نمايندگان اعضاي آن واحد».
يزدي ـ مقصود از كارفرمايان در يك واحد توليدي كه طبعا كارگر شركت ميكند و مدير شركت ميكند و كارفرما هم احياناً اگر مدير نباشد شركت ميكند نه اينكه خواسته باشيم بگوئيم كارفرمايان بنشينند در يك جلسهاي جدا با هم صحبت كنند.
در يك واحد توليدي كارفرما است چنانچه در يك واحد آموزشي استاداست منظور اينست پس با اين توضيح شبهه ايشان بايد رفع شود.
(عرب ـ چون اسم روستا را برديد اسم كارگر هم بايد برده شود.)
ديگراسم برده نميشود.
عرب ـ بنده آن روز عرض كردم براي كارگر و روستا يك اصل درست كنيد مابقي را هم يك اصل، قبول نكرديد روستا و كارگر نام برده شده و يك اصل مستقل دارند اما كارگر و كارخانجات مبهم است كارفرما فردااز اين اصل استفاده ميكند و همان برنامه سابق پياده ميشود.
دكتر آيت ـ آقاي عرب اين مطلب را كه بنده گفتم ولي شما مخالفت كرديد، عقيدة بنده اين بود كه سه اصل جداگانه براي آن تنظيم كنيم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي عضدي هم پيشنهاد دادهاند كه «واحدهاي توليدي و خدمات بايد شوراهائي با شركت نمايندگان كارگران و ساير كاركنان تشكيل شود اين شوراها بايد در برنامهريزي مشاركت و بر اجراي امور نظارت داشته باشند و چگونگي آن را قانون معين ميكند» ببينيد اجازه بدهيد مجلس يك تصميم بگيرد و با تصميم مجلس ديگر روي اين اصل بيشتر از اين وقت صرف نكنيم.
اگر ميخواهيد باشد يكي از دو تصميم را بگيريد يا بايد اصلا تفاصيل را ذكر نكنيم و بنويسيم «شركت نمايندگان اعضاي آن واحد» يا يك تعبيري مثل اين و يا اگر بخواهيم تفصيل ذكر كنيم بايد ذكر كنيم چه كساني باشند و چگونه.
يكي هم اين مسأله كه چون اصل كامل نيست براي تنظيم نهائي برگردد و به صورت دو اصل يا سه اصل به صورت ديگري به مجلس بيايد.
بني صدر ـ اين اصل در گروه هفت نفري پيشنهاد شد و بقيه روي آن نظر دادند و به اين صورت در آمد حالا آمديم در مجلس ماندهايم سر اين مسأله كه اسم كارفرما را بياوريم يا نياوريم.
يا نظام توليدي شيوة ادارهاش بنا را بر جدا كردن حساب سرمايه از حساب توليد ميگذارد در اين صورت كاركنان و كارفرما خودشان يا بنا را ميگذارند بر وجود كارفرما در آن صورت همة اعضاء نظر را تامين ميكنند و ميآيند، درست است كه نوع شوراهاي ما با هم فرِ دارند اما همهشان يك اصل دارند كه كارشان بايد شوراي باشد و كاركنان بايد شركت داشته باشند ما ميخواهيم اين مساله را بگوئيم بيشتر از اين نميخواهيم بگوئيم چون مثلا اگر ما بگوئيم شوراي آموزشي اين كم و كيف را دارد، اين كار ميشود قانونگذاري نه قانون اساسي پس بنابراين ما يك اصل را ميخواهيم بگوئيم كه اصل كارها بر شورا است و اين شورا بايد اساس كار باشد بنابراين هيچ زحمتي ايجاد نميكند اگر قانونگذار بعداً گفت موسسههاي توليدي بايد اين جوري بشود خوب شوراها تابع آن ميشوند از اول كه ما نميتوانيم لفظ كارفرما را در اينجا بگذاريم بعد فردا معلوم ميشود كه دستگاههاي دولتي نميخواهد اين جوري اداره بشود ميخواهد بر اساس شوراي كاركنان باشد بعد بگويد خير اسم من آنجا هست اين كه درست نيست.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي مكارم شيرازي بفرمائيد.
مكارم شيرازي ـ من يك سوال دارم فرض بفرمائيد ده هزار نفر در يك واحد توليدي سهم گذاري كردند آيا نمايندگان صاحبان سهام جزو اعضاء ميشوند يا خير؟ بني صدر ـ اين هيچ مسأله مبهم و مشكلي نيست قانون وقتي آمد و گفت ترتيب اداره واحدهاي توليدي اين طور است كه نمايندگان صاحبان سهام در اداره شركت كنند خوب ميآيند شركت ميكنند اما اگر ما آمديم و گفتيم حتما بايد شركت كنند اين كه صحيح نيست.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي حجتي بفرمائيد.
حجتي كرماني ـ صحبت هائي كه صبح شد مخصوصا دربارة سه پيشنهادي كه آقاي دكتر آيت كردند يك چيزهايي در آنجا مطرح شد و چون نه شما تشريف داشتيد و نه آقا بنيصدر و نه آقاي مكارم و خلاصه چون در جو آن جلسه نيستيد براي شما روشن نميشود كه چرا اين رأي نميآورد.
به طور كلي اين اصل خيلي ابهام دارد و خيلي احتياج به بررسي بيشتر دارد بنابراين احساس ميشود كه بايد كميسيون مشترك گروهها ارجاع بشود، زيرا مسأله خيلي مهمتر از اينست كه به اين سرعت روي آن تصميم گرفته شود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ و براي اين كه اين گونه موارد راه حلي پيدا كند آيا بهتر نيست وقتي كه به چنين ابهاماتي ميرسيد اطلاع بدهيد تا ما ده دقيقه يا يك ربع ساعت بيائيم آنجا و در آن بحث شركت كنيم و همگي به اتفاِ آن را حل كنيم؟ آقاي عرب بفرمائيد.
عرب ـ خيلي از كارخانجات هستند كه وابسته به يك سازمان هستند و سهامدارانش هم يك هيأت مديرهاي تشكيل ميدهند وقتي كه هيأت مديره دارد و سهامداراني هستند كارفرما چطور خودش را در شوراي كارگري جا كند؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ استنباط من اين است كه....(هاشمي نژاد ـ يك لحظه اجازه ميفرمائيد؟) بفرمائيد.
هاشمي نژاد ـ نوع اين ابهامات شايد با توجه به پايان اصل برطرف شود اينها براي چه تشكيل بشوند؟ براي اين كه در تصميمگيريها و مشاركتكارها شركت كنند بنابراين سهامداران نميتوانند جدا از اين باشند مشمول همين مسأله هستند.
پس ديگر يك واحد در يك مجموعه بوسيله همه افراد ذينفع اداره ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ برداشت من اينست كه اين اصل به اندازهاي كه ما بتوانيم رأيگيري كنيم روي آن تفاهم نشده است.
دكتر ضيائي ـ با دست رأي بگيريد اگر زمينه ندارد ارجاع ميكنيد به كميسيون مشترك.
كرمي ـ آقاي دكتر بهشتي جلسات مشترك براي تامين غذاي جلسات علني بايد باشد هرگاه اين غذا تأمين نشد به جاي اين جلسه خشك و بيفايده، يك جلسه مشترك در همان جا منعقد بشود و يك اصل حسابي تحويل بدهيد ما از ساعت سه تا به الان يك جلسه بيارزش تشكيل دادهايم و اين كار نبايستي تكرار بشود به اين مطلب هم آقايان بايستي توجه بفرمايند كه هنوز از ابتداي تشكيل جلسه يك ربع نگذشته بلند ميشوند و از جلسه بيرون ميروند در موقع رأيگيري جمعاً خودشان پنجاه نفر هستند در خلال بيست دقيقه، هفت هشت نفر بيرون ميروند و چهل و هشت نفر ميماند كه اگر همة اينها رأي مثبت بدهند اين اصل رأي نميآورد خوب اين ضرر خيلي بزرگي است.
موسوي تبريزي ـ در جلسه مشترك گروهها كه صبح تشكيل شد اين مطلب مطرح شد كه اين شوراها كه در واحدهاي توليدي و آموزشي منعقد ميشوند اينها بايد جمع بين الحقوِ كنند هم از نظر شرع و هم از نظر انساني، آن چيزي كه صبح پيشنهاد شد و آقايان هم اكثرا بر آن توافق داشتند اين بوده كه مثلا در شوراي واحد توليدي نمايندة كارفرما و كارگر و آنها كه بالاخره حقشان اصلا در حالتي نبود يك چنين شورائي را تشكيل بدهند و بعد هم حق كارگرو هم حق كارفرما هر كسي حقي دارد در آنجا ادغام بشود آن كه مورد نظر آقايان در جلسه مشترك صبح گروهها بوده اين بوده است و اين عبارت براي آن نارسا است.
نايب رئيس (بهشتي) ـ بسيار خوب بنابراين چون عبارت نارسا است ما ناچاريم اصل را برگردانيم به گروه براي اين كه بحثي كافي عبارت رسائي پيدا كند و بتوانيم براي كار نهائيمان آن را به اينجا برگردانيم، اين است كه اين اصل را به گروه بر ميگردانيم.
آقاي حجتي براي يك توضيحي كه ميخواهندبدهند وقت گرفتهاند، آقاي حجتي بفرمائيد.

4ـ نطق بعد ازدستور آقاي حجتي كرماني دربارة مطالب منتشر شده در يكي از جرايد راجع به مجلس خبرگان حجتي كرماني ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
به طوري كه همة ملت ايران ميدانندمجلس خبرگان با آراء آزاد مردم تشكيل شده و اين را حتي دشمنترين افراد نميتواند انكار كند كه مردم رأي دادهاند و آقايان منتخبين مردم هستند و همان طور كه يك روز ديگر هم من عرض كردم با همة خصلتهاي مردمي، آقايان اينجا مينشينند و با مردم صحبت ميكنند يكي از آن خصلتهائي كه در بين ما هست اينست كه حرفمان را با هم به طور صريح ميزنيم گاهي هم از نزاكتهائي كه در مجالس بينالمللي يا پارلمانها وجود كه دارد كه خيلي مرتب و منظم و با ديسيپلين با هم مواجه ميشوند اينجا از آن مسائل به آن گونه و با آن طرز اطو كشيده خبري نيست و مردم مواجه با يك سري اخلاصها و صميمتها هستند، در اين مجلس گاهي تنديهائي ميشود و گاهي با فريادهاي بلند صحبت ميشود و اينها هيچكدام مشعر بر اين نيست كه يك اختلاف اصولي بين آقايان باشد كما اينكه پريروز خاطرم ميآيد پس از آن كه جناب آقاي كرمي آن صحبت را با من فرمودند بعد خصوصي به من گفت آقا از شما معذرت ميخواهم كه اين جور صحبت كردم.
(كرمي ـ حالت را در همة سروران عزيزي كه ما با آنها در اينجا هستيم ميبينيم و فكر ميكنم همة نمايندگان اين حالت را احساس كردهاند من خيلي متأسف هستم از اين كه بعضي از مسائلي كه در اين جلسه رخ ميدهد بهانه به دست ديگران ميدهد و آنها مطلب راسوژه ميكنند.
از جمله آن كه من يك طرحي داده بودم كه در روزنامهها منتشر شد و آن طرح بر اساس گرفتاريهائي بود كه ما در شهرستانها داشتيم.
من خودم مسائلي در شهر كرمان وجود دارد كه به خاطر نبودن من در آنجا بوجود آمده است و مرتب تلگراف به حضرت آيت الله منتظري و حضرت آقاي دكتر بهشتي و ساير آقايان و دفتر امام در قم كه ما بايد برگرديم ساير آقايان هم در شهرستانهايشان به همين گرفتاريها مبتلا هستند.
پيش از آن كه مدت پانزده روز تمام شود من با جناب آقاي منتظري و جناب آقاي دكتر بهشتي و ساير دوستان اين طرح را در ميان گذاشتيم و بر اين اساس بود كه تنها مرجع صلاحيتدار تصويب قانون اساسي منحصراً مجلس خبرگان است براي اين كه به جز نمايندگان ملت هيچ كس حق ندارد قانون اساسي را تصويب بكند منتها آن طرح به اين معني بود كه اين مجلس به صورت ظريفي تا سه چهار ماه ادامه پيدا كند به گونهاي كه همة آقاياني كه كار دارند بروند شهرستانها و كارهايشان را انجام بدهند و آن عدهاي از همين نمايندگان كه ميتوانند كار را ادامه بدهند ادامه بدهند و كساني كه به شهرها رفتهاند آنها همچنان نماينده هستند و در پايان هم خود اينها هستند كه بر گردند و اين قانون را به تصويب نهائي برسانند.
در حقيقت آن طرح به اين معني بود كه هيچ كسي جز نمايندگان مجلس خبرگان حق تصويب نهائي قانون اساسي را ندارد ولي با تمديد مدت به يك ماه آن طرح عملا ملغي است و جاي بحثش نيست منتها در روزنامه خلق مسلمان يك آقائي دربارة مجلس خبرگان يك مطلبي با تمسخر نوشته يعني مجلس نمايندگان ملت و بزرگواران شخصيتهاي عالي مقام روحاني رابه مسخره گرفته و زير پوشش حضرت آيت الله آقاي شريعتمداري صحبت كرده و گفتة من را و طرح من را به عنوان سپري براي حرفهاي خودش قرار داده من ميخواستم به اطلاع همة كساني كه با غرض صحبت ميكنند برسانم و از همة ملت ايران استمداد كنم براي اين كه به مجلس خبرگان كمك كنند از نظر اين كه آن توطئههائي كه بر عليه مجلس خبرگان ميشود دفع كنند چون من ميدانم مردم با ما هستند و مردم به نمايندگانشان علاقهمند هستند، منتها اين مساله هم هست كه نمايندگان ملت معصوم نيستند مردم معصومين را انتخاب نكردهاند و بنابراين ممكن است اشتباهاتي هم در اينجا بشود.
اگر ما در برگزاري مجلس يا در طرح مطالب يا در تصويب پارهاي از مواد و اصول احياناً دچار اشتباه شديم و يا حرفمان مقداري دچار كم و كاست بود نبايد بهانه به دست دشمن بدهد همة كساني كه واقعاً به سرنوشت اين ملت علاقه دارند بايد از راه خيرخواهي با اين مجلس صحبت كنند در روزنامه هايشان هم همين طور اگر طرحي دارند بنويسند همين طور كه آقاي مكارم يك روز تذكر دادند به نظر من اين تذكر خيلي خوب است آن اصلهائي كه به نظرشان و به قول خودشان ارتجاعي هست در روزنامهها بنويسند و بگويند اين اصول را شما ارتجاعي تصوب كرديد يا فلان جا اشكال دارد يا فلان اصل ناقص است بهترين كار اينست به طوري كه آقاي بنيصدر ديروز ميگفتند اين اصولي كه اينجا به عنوان شورا تصويب ميشود من درست اطلاع ندارم ولي ايشان مدعي بودند كه از مترقيترين قوانين است كه در بسياري از ممالك وجود ندارد يا در هيچ مملكتي وجود ندارد خوب يك كسي بردارد در جواب آقاي دكتر بنيصدر بنويسد خير آقا در فلان مملكت فلان قانونش پيشرفتهتر از شما هست و راهنمائي كند و بگويند شما بهتر از اين بنويسيد.
نق زدن و سوء استفاده كردن از از گفتههائي كه در اينجا گفته ميشود و زير پوشش مراجع تقليد، مجلس خبرگان را كوبيدن به نظر من يك كاري است بر خلاف انصاف و بر خلاف روح دين و بر خلاف انقلاب اسلامي ما، من مطالب زيادي دارم ولي چون آماده نيستم در يك مجال ديگر بقيه مسائل را در كل مسأله قانون اساسي و مسائل كشور و مسائل حادي كه الان در مملكت در رابطه با مجلس خبرگان وجود دارد و همچنين مسائل كلي مملكت ان شاء الله وقتي كه نوبت من رسيد صحبت خواهم كرد.
با عرض معذرت والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته.
نايب رئيس (بهشتي) ـ خيلي متشكرم به عرض دوستان ميرسانم همان طوري كه ملاحظه ميفرمائيد چون دو سه مسأله در پيش داريم كه احتياج به شور و بررسي و حتي در اثناي كار تبادل نظرهاي گروهي دارد حالا جلسه را ختم ميكنيم و همين حالا براي اين تبادل نظرها كارمان را در محل تشكيل گروهها آغاز ميكنيم كه وقتمان به هيچ عنوان نبايد از دست برود يعني درست تا وقت نماز كارمان را در آنجا ادامه ميدهيم و فردا براي اين كه بتوانيم كارهائي را براي جلسه علني آماده كنيم صبح هم جلسه نخواهيم داشت ولي انتظار ما اينست كه صبح و عصر همه دوستان فعالانه در كار تهيه اصول.... سبحاني ـ ساعت ده و نيم صبح ميشود جلسه تشكيل داد چون تا آن ساعت براي جلسه علني كار آماده شده است.
مكارم شيرازي ـ از ساعت هشت تا ده و نيم مدتي وقت است و ميتوانيم اصولي را آماده طرح در جلسه بكنيم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ ببينيد آقا بنده نگران اين هستم كه اين دو سه اصلي كه داريم، بحث تمام ميخواهد و وقتي كه بحث تمام داشتيم ميتوانيم براي شنبه از همان سه ساعتي كه داريم بيشتر استفاده كنيم اگر ديديم كه ميتوانيم صبح شنبه جلسه فوِالعاده ساعت ده و نيم تا دوازده را داشته باشيم و به وسيله روزنامه صبح به اطلاع همه ميرسانيم كه بتوانند شركت كنند ولي فعلا اين طور به نظر ميرسد كه ما فردا صبح و عصر و اين سه ربع ساعت بقيه وقت امروز را و حتي يك مقدار از وقت امشب را صرف اين كار كنيم.
رباني املشي ـ چون وقت جلسه علني پنجشنبه را انداختهايد به قبل از ظهر، بعضيها كه روز پنجشنبه را قبلا تعطيل ميكردند حالا روز چهارشنبه را هم تعطيل كردهاند حالا به محض اين كه شما اين را فرموديد فردا هم يك عده ديگر نميآيند.
براي اين كه اين مسأله پيش نيايد شما وقت جلسه علني را فعلا ده و نيم تا دوازده فردا اعلام بفرمائيد اگر نتوانستيم اصولي را براي طرح در آن جلسه آماده كنيم جلسه را تشكيل نميدهيم.
رشيديان ـ پيشنهاد ميكنيم كه هر وقت اصل تنظيم شدهاي براي طرح در جلسه آماده نبود آقايان محبت بفرمايند و شب يك ساعت و نيم دور هم جمع بشوند و خوراك صبح را آماده كنند.
5 - پايان جلسه نايب رئيس (بهشتي) ـ چون به نظر ميرسد ما براي فردا صبح، كار كافي پخته شده معلوم نيست كه داشته باشيم و باز ميآئيم اينجا و وقت ما بيهوده تلف ميشود و مطلبي را هم كه آقاي رباني املشي فرمودند ما تعهد دوستان رابيش از اين ميدانيم بنابراين اولين جلسه قطعي علني ما روز شنبه خواهد بود و جلسه را ختم ميكنيم.
(جلسه ساعت هفده و پانزده دقيقه پايان يافت) نايب رئيس مجلس بررسي نهائي قانون اساسي ـ دكتر سيدمحمد حسيني بهشتي